تاریخ : شنبه 94/5/17 | 3:27 عصر | نویسنده : علی الواریان
گل کنارش می نشاندساقه ای از خار را
یا به درمان می برند گه گاه زهر مار را
من بدم اما تو خوبی خوب می دانی که من
می دهم داروی وعده این دل بیمار را
امتحان کردم نگاهت را که تا کی عاشقم
مثل وزنه چون کشد انصاف دکان دار را
بین گرگان می روم در صید اهوی دلت
پاسبانی می دهم من دیده ی بیدار را
یا بِبَر دل یا ببُر حبل الجنون سینه را
رحم باید بر زمین خورده ز وصل یار را
الواریان
.: Weblog Themes By Pichak :.