سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : دوشنبه 94/4/15 | 2:18 عصر | نویسنده : علی الواریان

می رسد صوت تهدمت جهان ریخت به هم

طرح زیبای دو ابروی کمان ریخت به هم

وسط نافله افتاد  و  رخش گلگون شد

ناله سرداد همه کون و مکان ریخت به هم

زیر بازوی پدر را پسری می گیرد

مو پریشان شده مادر  وجنان ریخت به هم

قدمی رفت ولی دست به دیوار گرفت

دختری امده و مویه کنان ریخت به هم

تا که چشمی به رد خون زمین می افتد

خاطری زنده شد و خاطرشان ریخت به هم

گریه ها بوی مدینه به خودش می گیرد

باز مردی به زمین خورد زمان ریخت به هم

آنقدر زهر به زخم سر او کاری بود

لکنت افتاد و گفتار و زبان ریخت به هم

تا که دستار ز شق القمری چهره گشود

دختر از زخم  سر گشته عیان ریخت به هم

 

علی الواریان

 

 




  • paper | پاپو مارکت | بک لینک