سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : جمعه 94/1/21 | 11:12 صبح | نویسنده : علی الواریان

از همان سیب بهشتی نظرش پیدا شد
فاطمه بود و ز انوار ولا زهرا شد
تا که خندید زمین فخر به بالا می کرد
عاقبت کفو علی مرتضی پیدا شد
وقت پیدایش او خالق بی همتا گفت
آفرین باد به من بسکه چنین زیبا شد
دخترش بود ولی ام ابیهایش خواند
با همان غمزه اول گل رویش وا شد
آسیه خادم درگاه و کنیزش گشته
نسترن از قدم دخت محمد وا شد
دستهای لطف تو تا آسمان قد می کشد
طرح رخسار تو را باران بی حد می کشد
با همان دستی که دنیا را حیات تازه داد
روی قلبم عکس تو دادار سرمد می کشد
با تبسم هایتان خورشید هم شرمنده شد
از الفبای شما تا عرش، دل قد می کشد
گاه اوج آسمان و گاه درکنج زمین
پای دل گه سوی حیدر گاه احمد می کشد
فاطمه گلواژه تفسیر خلق انبیاست
دخت احمد لیلة القدر علی مرتضاست
فاطمه قران ناطق مصحف تام ولاست
فاطمه روح عبادت فاطمه اصل دعاست
فاطمه نورنگاه آخرین اوصیاست
فاطمه ذکر لبان حضرت مشکل گشاست
فاطمه مام نبی و مرتضی و اوصیاست
فاطمه اول شهید عرصه راه ولاست
کی لسانی میتوان گوید دمی از وصف او
باده لبریز است دل سرتا به پا سرمست او
گره افتاده اگر در ره تو می دانی
شه کلید قفلهای درد مندان دست اوست
همه عرش و زمین زیر قدومش اما
فاطمه گفت که لبخند محمد هست اوست
با اسیر و سائل و وامانده او احسان کند
وخدا نام قشنگش زینت قران کند
روز محشر فاطمه تا که قدم وا می کند
دردهارا از کرم یکباره درمان می کند
در ره حیدر سراپا جانفشانی می کند
بر سر خصم ولا او خانه ویران می کند
مادر آب است اما گاه او را وقت خواب
یاد لبهای ترک خورده پریشان می کند

 

الواریان

 




  • paper | پاپو مارکت | بک لینک