تاریخ : یکشنبه 93/12/3 | 8:1 صبح | نویسنده : علی الواریان
کار ما باز به صبح دگری می افتد
قرعه انگار همان بی خبری می افتد
قسمت انگار جدایی من و دامن توست
بی تو عمرم به ید نا پدری می افتد
خبرت هست که بی یمن قدومت هر دم
روزها دست شب تیره تری می افتد
و سوال است برایم همه جمعه اقا
اه از من به نگاهت گذری می افتد
شده بی خیر همه موسم ادینه ی تو
زیر خاک از غم هجر چشم تری می افتد
.: Weblog Themes By Pichak :.