تاریخ : دوشنبه 93/9/24 | 11:52 صبح | نویسنده : علی الواریان
میان طی طریقش صبورمی سوزد
و چشم خیس خودش را به دور می دوزد
چقدر موکب و عاشق چقدر خانه ی عشق
تمام جاده به شوق حضور می سوزد
سه روز پای پیاده سه روز شوق وصال
و خادمی که قدم را به زور می بوسد
و نام لیلی و مجنون چه بی جهت گل کرد
که لیلی از تب دریای نور می سوزد
و اربعین و گدایی که در تمام مسیر
شبیه دانه ی اسپند و اود می سوزد
الواریان
.: Weblog Themes By Pichak :.