تاریخ : یکشنبه 93/6/30 | 8:19 عصر | نویسنده : علی الواریان
امد که اجل سینه ی بی تاب بگیرد
از عطر حسین باده ی نایاب بگیرد
دستان مرا بعد کفن باز گذارید
شاید که شود دامن ارباب بگیرد
الواریان
تاریخ : یکشنبه 93/6/30 | 8:19 عصر | نویسنده : علی الواریان
امد که اجل سینه ی بی تاب بگیرد
از عطر حسین باده ی نایاب بگیرد
دستان مرا بعد کفن باز گذارید
شاید که شود دامن ارباب بگیرد
الواریان
تاریخ : شنبه 93/6/1 | 3:21 عصر | نویسنده : علی الواریان
سینه سنگین و هوا بوی محرم دارد
دست من نیست اگر چشم ترم غم دارد
آسمان هم نفس باد صبا می بارد
مادری آمده امّا کمری خم دارد
بی عبا در وسط کوچه کسی می آید
پیرمردی که امامه به سرش کم دارد
نفسش تنگ شده راه گلو می گیرد
او که عالم ز کفش منّت مرهم دارد
مثل مادر وسط شعله ی در می ماند
شهر امروز گمان میل جهنّم دارد
پا برهنه پس مرکب دل شب می آید
روی صورت اثر سیلی محکم دارد
خاطرش آمده انگار اسیریّ حرم
زیر لب ها دل شب روضه دمادم دارد
الواریان
.: Weblog Themes By Pichak :.