سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : یکشنبه 94/6/15 | 10:23 عصر | نویسنده : علی الواریان

می ترسم و جز خون جگری سهم دلم نیست

ویرانی من کم ز خراباتی بم نیست

ای مرگ امان ده برسم تا به ظهورش

ای وای که تا دامن تو فاصله کم نیست

ما را برسان خود به در خیمه چرا که

از دست اجل مهلت جان بردن و رم نیست

هر جمعه طلوعش تب امید وصال و

هر لحظه ی هجران تو جز درد و الم نیست

طائر که شدم قصد طواف تو نمودم

هر چند که افتاده ام و بال و پرم نیست

تو باشی من باشم و دیدار نباشد

اصلا تو بگو دوری از یار ستم نیست؟

ان دم که مرا سائل میخانه نوشتند

گفتند بنوشید از این باده که کم نیست

لولی وش و مغموم و ملبس به جفایم

امید به ادم شدنم هیچ رقم نیست

مغروق تمنای دو چشمان تو هستم

افسوس که در دور و برم هیچ بلم نیست

الواریان




  • paper | پاپو مارکت | بک لینک